امي تيسامي تيس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

امی تیس،فرشته ما

حرفهای شیرین

اندر توصيه هاي پزشكي دخترك ما سر ميز شام: مامان تو هم كاهو و هويج بخور.باورت ميشه خيلي خاصيت داره ها!براي پات خوبه.نميدوني چقدر دعا كردم كه خدا پاتو خوب كنه!منم ميخورم كه لپام تپل شه و قوي بشم.زودتر بزرگ شم مثل بابا هر چي هم بنده ميگم دخترمن تو بزرگ كه شدي خانم ميشي نه آقا ميگه نه من فردا ميخوام آقا پسر بشم!
26 ارديبهشت 1390

اولین پست 1390

دخترم! عزيز از جانم! فقط خدا ميدونه كه تو چقدر مي فهمي و درك ميكني! و من موندم حيرون و متعجب از اينكه چطور ممكنه يك دختر سه ساله گاهي وقتا بيشتر از كساني كه چند برابرش سن دارن مراعات خيلي چيزا رو بكنه. هيچوقت نگاه و كلام نگران و اشكهاي گرمتو اون موقع كه بشدت به زمين خوردم كه هي پشت سر هم ازم ميپرسيدي مامان چي شده؟بلند شو و منو تكون ميدادي يادم نميره.اون موقع برام خيلي بزرگتر شدي  از خيلي سالهاي نيومده كه با لطف خدا در كنار هم تجربه شون ميكنيم. يك ماه كنارت موندم توي خونه.گاهي محكم كوبيدي توي گچ پام و بعد هم اومدي خودتو لوس كردي و انداختي توي بغلم و گچ پامو ناز كردي و بوسيدي يك ماه همش ميگفتي وقتي پات خوب شد تو منو ببر حموم، تو...
22 ارديبهشت 1390
1